سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زینب یزدانی(ایزدخواستی)

عروج به تنهایی

تنهایی را بسیار دوست میدارم... همیشه تنهایی را دوست داشته ام... تنهایی من قصریست پرجلال و جبروت؛ با کتابخانه ای بزرگ که گاهی کتابی از میان انبوه کتاب‌های خوانده یا ناخوانده ی آن انتخاب می کنم و می خوانم و مدتها به آن می اندیشم.

تنهایی من باغی بزرگ دارد که گاهی در آن قدم میزنم، باغ قصر تنهایی من بهشتی است بی نظیر... من چرخیدن در میان باغ مسحور کننده ی تنهایی ام را با هیچ چیزی در دنیا تاخت نمی زنم. من پادشاه قصر تنهایی خویشم... من با تنهایی خود مأنوسم... من قصر تنهایی خود را، آگاهانه ساختم‌‌؛ خشت به خشت... زندگی من بیش از آنکه در جهان بیرون من جاری باشد در درون من جاریست... من در تنهایی خود منم، بی ترس از قضاوتهای دیگران و رها از زنجیرهای کشنده تقلا برای ایده آل بودن...